ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات سارا

دوباره پاییز

دوباره بوی پاییز میاد .پاییز تو میزولا انگار از همه جای دیگه پاییزتره.درختایی با برگای قرمز و ارغوانی هنوز هیچی نشده تو کوچه و خیابون به چشم میخوره.  سارای قشنگم حدود یکماهی میشه که به مدرسه میره .دیروز برای ویزیت نه ماهگی ساینا،البته کمی با تاخیر،رفته بودیم .تصمیم گرفتیم واکسن انفولانزای سارا رو هم بزنیم .به خاطر همین اسمعیل به سارا رفت تا واکسنش رو یزنه منم با ساینا رفتم پیش دکترش.بعد اسمعیل و سارا هم امدن پیش ما.سارا خوشحال بود که مثل ادم بزرگا واکسن رو تحمل کرده و باباجون برای تشویقش قول بستنی دری کویین رو بهش داده. نوبت واکمسن انفولانزای ساینا که شد ،طبق معمول هر دفعه دیدم چشمای سارا داره پر از اشک میشه .قربون قلب مهربونت برم...
13 مهر 1396
1